هیهات
نفی شرک - کفر - نفاق
سه شنبه 5 دی 1391برچسب:, :: 15:29 ::  نويسنده : احمد هدایتی

هرچه داریم ز خونی است که ریزد ز شهید

قدرت ما ز همانست که گردید سعید

 

ای که جان داده ای از بهر خدای یکتا

ارجعی را تو شنیدی ز ندای مولا

 

زین جهان رخت چو بستی به کجا تاخته ای

اندر آن جنت رضوان تو که را یافته ای

 

گر شدی وصل به دریای عظیم رحمان

خوش به حالت که مقامت به همه گشت عیان

 

رنگ رخسار به خون سرخ نمودی به شتاب

تا گل سرخ شهادت بشود زین سیراب

 

ما که مشتاق به وصلیم در این عصر فراق

رهسپار از پی قدسیم به خونت ز عراق



سه شنبه 5 دی 1391برچسب:, :: 9:13 ::  نويسنده : احمد هدایتی

دوستان به سه دسته قابل تقسیم هستند :

نخست : دوستان واقعی

دوم : دوستان ظاهری

سوم : دشمنان در لباس دوست

گروه نخست که معمولا اندکند مومنانی هستند که یراساس ایمان ، دوستی می کنند و در اصل عشق به خداست که موجب دوستی با دوستان خدا می شود

گروه دوم که بسیارند انسان هایی هستند که بر اساس منافع خود و به سبب نیازی که دارند اظهار دوستی می کنند

گروه سوم که تعدادشان گاهی کم و گاهی زیاد است انسان نماهای چند چهره ای هستند که معمولا خنجری از پشت با خود دارند و در شرایطی غیرقابل پیش بینی زهر خود را می ریزند و انسان را غافلگیر می سازند

انسان عاقل تنها به گروه اول اعتماد کرده و با گروه دوم صرفا معاشرت و زندگی می کند و از گروه سوم بشدت بیمناک و مراقب می باشد

شناخت گروه سوم تنها در مقام عمل میسر است و به سادگی نمی توان آنان را شناخت

 



سه شنبه 5 دی 1391برچسب:, :: 8:19 ::  نويسنده : احمد هدایتی

تکرار در زندگی ، فرصتی است برای رفع اشکالات و پیشرفت کارها

اما عده ای از چرخه زندگی به دور باطلی می رسند که جز رکود و عقب گرد نتیجه ای ندارد

چه باید کرد؟

باید هر روز را رصد کرد ودر ظرف زمان ، برنامه ریخت

باید خود را متعهد کرد

و آنگاه مراقب بود

تا تعهد بدرستی انجام شود

نظارت بر حسن اجرا

و در پایان روز ، به دقت ، محاسبه کرد

باید از رقتار روزانه خود گزارش گیری کرد تا روند حرکت زندگی طبق برنامه ، پیش رود

باید خویشتن را مدیریت کنیم

تا هرروزمان بهتر از دیروز شود

آنگاه درمی یابیم که : تکرار ، فرصت است

 



دو شنبه 4 دی 1391برچسب:, :: 21:43 ::  نويسنده : احمد هدایتی

باید از شعله آتش هراسید

باید از خاکستری  ترسید که زیرش آتشی پنهان شده باشد

ظلم و ستم ، آتش زیر خاکستر است

آرامش قبل از طوفان 

بادی از یک حادثه پیش بینی نشده می وزد

و آتش پنهان را شعله ور می سازد

ستمکاران بدانند کاخ ظلم ، ویران خواهد شد

آل سعود و آل خلیفه این شعله آتش را یزودی حس خواهند کرد

خون بیگناهان در سوریه ، بحرین و عربستان ، دامن ناپاکاشان را خواهد گرفت

پهلوی ، صدام ، سادات ، مبارک ، بن علی ، قذافی نمونه هایی هستند که در زباله دانی تاریخ معاصر انداخته شدند و اکنون مهره های دیگر استکبار آماده می شوند تا به این جنایتکاران ملحق شوند

فاعتبروا یا اولی الابصار

 



دو شنبه 4 دی 1391برچسب:, :: 12:34 ::  نويسنده : احمد هدایتی

بازی با باور مردم خطرناک است

خیلی ها به خیال خود خواستند تا با سخره گرفتن اعتقادات مردم ، در فرهنگ عمومی جامعه تحولی ایجاد کنند

ولی نتیجه عکس گرفتند

حتی اگر بخواهیم با خرافات هم مبارزه کنیم

باید منطقی و اصولی ، مبارزه کرد

نباید تر و خشک را با هم سوزاند

مردم دارای فرهنگ هستند

و از فرهنگ خود حراست می کنند

دشمن با مهارت تمام از ابزار هنر برای تغییرات فرهنگی به نفع خود بهره می برد

اما دوستان

می خواهند بازی خطرناکی را شروع کنند که نتیجه اش به سود دشمنان خواهد شد

بازی با باورها و ارزشها

باید تدبیر کرد

فرهنگ باید با دقت تمام مهندسی شود

تا سبک زندگی آنگونه که اسلام می خواهد تغییر یابد



دو شنبه 4 دی 1391برچسب:, :: 12:28 ::  نويسنده : احمد هدایتی

مدیحه سرایی یا اصطلاح عامیانه اش پاچه خواری

برای صاحبان منصب و جاه

حال آدم بهم می خورد

همه جا از او می گویند

شهره عام و خاص شده

اما همه این ها موقتی است

تا وقتی یر سر قدرت است این مدح و ثنا هم هست

اما روزی که این قدرت ، کنار رفت این حسن شهرت هم تمام می شود

دیگر او را تحویل نمی گیرند

به تعبیر عوام : محل سگش هم نمی گذارند

چرا این قدر برای این شهرت ناپایدار تلاش می کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



دو شنبه 4 دی 1391برچسب:, :: 9:7 ::  نويسنده : احمد هدایتی

اسباب آسایش همان ابزار رفاه هستند

همان ها که با پول به دست می آید

ولی وسیله رسیدن به آرامش با پول میسر نمی شود

با مقام هم حاصل نخواهد شد

آرامش با تفریح ، سرگرمی و مواد مخدر هم به دست نمی آید

آرامش فقط با یاد خدا

نه با هیچ چیز دیگر

از آسایش به آرامش نخواهیم رسید

هرگز هرگز



یک شنبه 3 دی 1391برچسب:, :: 9:41 ::  نويسنده : احمد هدایتی

دردم به وصال یار درمان نشود

تا دیدن روی دوست آسان نشود

 

گر تربت جای پای او را دیدی

بر دیده اگر کشی پریشان نشود

 

آیا برسد یار من از مرکز عشق

دل جز به وصال یار شادان نشود

 

کی شمس کند طلوع از مشرق مهر

این سینه به جز رخ تو تابان نشود



یک شنبه 3 دی 1391برچسب:, :: 9:27 ::  نويسنده : احمد هدایتی

من خود را بزرگ می بینم

کسی قدر مرا نمی داند

کارهایی که من انجام می دهم به اسم دیگران تمام می شود آخر چرا؟

سابقه من در خدمت از همه بیشتر است

من در اصل و نسب از همه بالاترم ، مبالغه نکنم از خیلی ها

من از نظر علمی جایگاه ممتازی دارم

من ، من هستم

من یعنی من یعنی خود من چگونه بگویم چرا متوجه نمی شوید من یعنی خیلی من خیلی خیلی من

وای دیوانه شدم چرا کسی مرا درک نمی کند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 



یک شنبه 3 دی 1391برچسب:, :: 9:17 ::  نويسنده : احمد هدایتی

پیروزی قطعی است

مشکلی وجود ندارد

دیگر توسلمان حال سابق را ندارد

همه چیز بر وفق مراد است

احساس می کنیم رقیب ، قافیه را باخته است

دلمان شاد و روحیه عالی است

و در این هنگام است که غرور به سراغمان آمده و شکست از همه وقت به ما نزدیک تر است



درباره وبلاگ

تا کی بکشم درد فراق اینگونه جاری است سرشک غم بر گونه گاهی که فشار آورد آه به تن چون اذن خروج روح خواهد گو نه
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان هیهات و آدرس heyhat.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 27
بازدید دیروز : 18
بازدید هفته : 120
بازدید ماه : 411
بازدید کل : 30441
تعداد مطالب : 238
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Alternative content